تصمیمی دوباره با عزم مادرانه
با سلام به همه دوستان و دو وروجکای گلم از امروز تصمیم گرفتم تا جایی که می تونم خاطرات شما دو عزیز در وبلاگتون ثبت و ضبط کنم امیدوارم موفق بشم. از فردا دیگه تعطیلات عید تموم میشه و باید خواهر جون بره مدرسه و بابایی بره خوابگاه من می مونم وشما و هزار تا کار خونه و بچه داری و ..... و اما چند تا عکس از نوروز امسال سفره هفت سین مهدیار جونی در دو ماهگی دو وروجک خودم بی بی خودم یا به قولی دابیر جونی همراه نوه و نتیجه ها عید دیدنی از پدرجون(روحش شاد) تولد دختر خاله زهرا خواب رفتن مهدیار جونی در آغوش عمه عالیه البته عکس خیلی داریم اما از گذاشتنش تو وب معذوریم. سال تحویل امسال ساعت...