محیا جونی محیا جونی ، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
مهدیار جونی مهدیار جونی ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
 عشق من وبابایی عشق من وبابایی، تا این لحظه: 20 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

ماجراهای دو وروجک

خبرای خوب خوب

1393/4/10 12:33
نویسنده : مامان الهام
960 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزانم  خیلی دوستتون دارممحبت

 

اولین خبر خوب اینکه پسر گلم حالت دیگه خوب خوب شده البته به لطف خدای مهربون و دکتر شاکریniniweblog.com

 

دوم اینکه پسر گلی به سلامتی ماه پنجم رو پشت سر گذاشتی و مامانی عجول شروع به دادن غذای کمکی کرده البته یه هفته پیش که برای چکاب دوباره بردمت گفت می تونید از بیست روز دیگه شروع کنیدniniweblog.com

سوم اینکه عمه جون سمیه و علی آقا رفتند سر خونه و زندگی شون niniweblog.com ومامانی هم به همین بهونه رفت و خودشو خوشگل کردniniweblog.com اونم به قیمت زخم شدن سر و کلی زجر کشیدن نمیدونم شاید من بر خلاف ظاهرخیلی ضعیفم اما ارزششو داشت خیلی خوب شدم خخخخ اما خودمونیم آدم بچه دار از همه چیز عقب میفته همه اش بچه بغل و نتونستم خیلی قر بدم

و چهارم اینکه مادرجون مرضیه و پدرجون رفتند تهران البته دایی احسان اومد دنبالشون و قراره ماه رمضونو کلا تهران بمونن و اگه خدا بخواد و همه چیز خوب پیش بره ما هم بعد از تموم شدن امتحانهای بابایی بعد از عید فطر میریم تهران و به جمع شون می پیوندیمniniweblog.com

اما بگم از این روزای شما دو وروجک:

دختر گلم خیلی شیطون شدی  niniweblog.comاز چشمای نازت شیطنت می باره niniweblog.comهم کمکم می کنی داداشی رو نگه می داری و هم بعضی وقتا اونقدر کمک می کنی که حرص در میاری niniweblog.comصبح ها که البته بهتر بگم ظهر که از خواب بیدار میشی مسقیم  و دست و رو نشسته میشینی پای شبکه پویا تا ........البته اینم بگم که عاشق میوه هستی و از خوردنش سیر نمیشی طوری که بعضی وقتا  هسته و پوست میوه رو هم برای منو بابایی نمی ذاری که دلی از عذا در بیاریم ولی نمیدونم چرا به غداها اینقدر علاقه نداری با اشتها نمیخوری طوری که بیشتر وقتا با دعوا غذا رو به خوردت دادم یا خودم خوردمخندونک

و اما مهدیار جونی روز به روز تو دل برو تر میشیniniweblog.com دوست دارم درسته قورتت بدم niniweblog.comدستاتو برای بغل گرفتن باز میکنی niniweblog.comبه همه چیز مخصوصا اونایی که حرکت دارند با دقت نگاه میکنیniniweblog.comهر وقتم که دلت بخواد به جنگولک بازیهای منو آبجی میخندیniniweblog.comو اگه دلتم نخواد که هیچی ما رو ضایع میکنی niniweblog.comجدیدنا با خودت یه حرفایی به زبان نی نی ها  میگی تا بهت میگم چی میگی پسرم یه لبخند ملیحی بهم تحویل میدی که دلم آب میندازیniniweblog.comیه حرکت جالبت هم اینکه بعضی وقتا که پاتو میبری تو دهنت می ذاری اشتباهی دستاتو می خوری و پاهاتو ول میکنی فکر کنم مزه دستاتو بیشتر دوست داریniniweblog.com

فعلا وروجکای گلم به خدا می سپارمتون آخه امروز عزمم رو جزم کردم که یه کم به کارای خونه رسیدگی کنم niniweblog.comniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)